منتظر یه نفر بودم رو پست قبلیم برام نظر بذاره تا یه پست دیگه بذارم ولی مثل اینکه به کل فراموشم کرده چاره ای نیست باید بیخیالی طی کنم!
سوالای زیادی تو ذهنمه انقدر که خودمم قاطی کردم نمیدونم باید از کجا شروع کنم!
چرا به دنیا اومدم؟ آیا من نتیجه اشتباه پدر مادرمم؟ آیا اصلا به آینده من فکر کرده بودن؟ اصلا برنامه ای واسه من داشتن؟ یا اینکه فقط حوس بچه داری زده بود به سرشون؟
خدا کیه؟ خدا چیه؟ نگین که داری کفر میگی این فقط یه سواله!
عشق چیه؟ عشق با دوست داشتن فرق داره یا نه؟
چرا باید دین داشته باشیم؟ اگه فقط آدم خوبی باشیم کافی نیست؟ حتما باید اسم یه دینی رو شناسناممون باشه؟ چرا با دین واسه خودمون مرز تعیین میکنیم؟
چرا با خط کشی جغرافیایی واسه خودمون ملیت قومیت نژاد زبان..... تعیین کردیم؟ بعضی وقتا فکر میکنم هیتلرم کاره بدی نمیکرد! همه ی دنیا یکی میشد! فقط یکم داشت تند می رفت همین کارو خراب کرد.
.........
نمیدونم منم باعث میشم یکی بیاد تو این دنیا و این فکرا رو بکنه یا نه! شاید من دیوونم شاید باید بیخیال خیلی چیزا بشم! ولی ای کاش مشکلام همینایی بودن که نوشتم!!
مخم هنگ کرده.
هیف که اهل خود کشی نیستم وگرنه خیلی وقت پیش خودمو خلاص کرده بودم!!!!!
حرف واسه گفتن زیاده ! اما میدونی که کافی نت ما چقدر شلوغه ... { لبخند }
بعدا بگو چرا وبلاگ نمیزنی اومدم نظر بدم چندتا نظر مختلف به ذهنم رسید آخرشم از نظر دادن پشیمون شدم
بهتر که نظر ندادی فرزاد جان !!
قابل توجه علی و به ... وهید(وحید)!!!مارکس هم هدفش از بین بردن خط کشی ها بود.ودر این امر شاید بسیار تندروتر از هیتلر وناپلئون بناپارت بود و هرگز هم از خشونت استفاده نکرد(البته ابزارشم نداشت).
سلام علی جان
در مورد نظر دادن باید بگم که یکم دیر به دیر پستا تو عوض کنی بهتره
و اینکه همه این سوال ها رو دارن ولی به روی خودشون نمیارن!
نگو چرا به دنیا اومدم!!!!!!!!!!!!!!
بگو چه جوری از این دنیا برم!!!!!!!!!!!!!
بعدم زندگی اجباریست علی جان.......................
میخوای بخواه نمیخوای همینه
سلام.
رفیق ما محکومیم به جرم ٫ بوجود اومدن ٫ یه جرم زنده موندن.
این دنیا همه چی عوضیه!
از خداش بگیر.... تا بنده ی خداش!
تو فکر خودکشی نباش ٫ مرگ تدریجی در انتظار همه ما هستش!
سلام
منتظر پست جدیدت هستم!
تو جهنم همو میبینیم داداشی
سلام..
به معنی واقعی کلمه، اگه نگم همه، بخش زیادی از احساسات و فکرهای توی ذهنمو توی همین چند خطی که نوشتی آورده بودی!! خیلی جالبه که هممون از سوالاتِ مشابه رنج میبریم! کی هستیم؟ کجای جهان هستیم؟ اصلا برای چی هستیم؟ از کجا اومدیم کجا میریم! اومدیم که چی بشه مثلا!! غیر از اینکه گند بزنیم به دنیا و همه چیش! هر ثانیه و دیقه به این موضوعات فکر میکنیم و نه کسی جوابشو میدونه، نه کسی در موردش بحث میکنه! زود تند سریع انگ کافر بودن به آدم میزنن و اگه تازه نگن کافری، بهت میگن اصلا راجب به اینا حتی فکرم نکن!! ولی مگه آدم میشه مگه در مورد و هویت خودش فکر نکنه مگه؟؟! همه ی مرز هایی که آدما برا خودشون گذاشتن چرتِ... این همه دین و مذهب جورواجور که هر گروهی هم فکر میکنه حق با اونه، چرتِ...
این همه دین مختلف خودش نشون میده که تکلیف مردم با خودشون معلوم نیست! یکی گاو میپرسته، یکی کعبه رو! یک میمون رو مقدس میدونه یکی فلان چیز رو! اصلا خر تو خره! به جونِ خودم منم مثه تو هنگ کردم! کم آوردم دیگه! انسانی که این همه تونسته در زمینه های مختلف تکنولوژی و فلان و پشمدان پیشرفت کنه هنوز نتونسته خودشو کشف کنه! ماهیت خودش هنوز براش مبهمه!! خیلی ها هم اصلا درباره ی اینا فکر نمیکنن!!
ببخشید متنم طولانیه.. اگه کسی نمیخوندش برام مهم نیست! اینا حرفای دلمه، فقط مینویسم و بس!
تا حالا فکر کردی که درست مثله وقتی که داریم یه بازی کامپیوتری رو انجام میدیم، ممکنه همین الان با این جسممون وارد یک بازی شده باشیم؟؟! وارد بازیِ دنیا!! روح ما شاید اصلا حتی با یک جسمِ دیگه در دنیایی که حتی تصورش رو هم نمیتونی بکنی در حال انجام این بازیه!!
تا حالا فکر کردی که چرا حیوونا همیدگرو میخورن؟! چرا برای زنده موندن خودشون یه حیوونه بیچاره ی دیگه رو بکشن و تیکه پارش کنن!! باورت میشه من از مستند حیوانات متنفرم و اگه ببینم حالم خیلی گرفته میشه تا شبش!! با خودم فکر میکردم چرا ما انرژیمون رو از یه چیز دیگه نمیگیریم! مثلا خورشید! مثلا سنگ! مثلا باد!! اینجوری نه حیاتِ وحشی وجود داشت و کشت و کشتار! حرفه دلمه اینا! شاید من آدم بدم.. ولی این خدایی که این همه قدرت داره چرا زنده موندن ما رو وابسته به کشتنِ یه موجود دیگه کرده!.. تو این چند ماهه پیش همیشه سعی کردم غذام نه گوشت باشه نه گیاه. چون هر دوشون جون دارن! غذام رو سعی کردم بیشتر میوه باشه! با خودم میگم اگه از درخت دزدی کنم و عذاشو بدزدم بهتر از اینه که قاتل باشم! میدونی دیگه نه؟؟ حتی درخت ها وقتی که میوه میکنن در اصل دارن برای خودشون در مواقع نیاز و احتیاج، غذا رو به صورت میوه ذخیره میکنن تا بعدا ازشون در صورت لزوم استفاده کنن!!
تاحالا فکر کردی چرا؟؟ چرا؟؟؟؟ و چرا؟؟؟؟؟؟ و خیلی سوالاتِ دیگه!! باور کن منم هنگم! خل و چل شدم! ولی عزیزه دلم! ما اینجاییم! حالا که اومدیم.. اتفاقیه که افتاده. اشتباهیه که شده (شایدم نباشه)... حالا که منو و تو اینجاییم، در کنارِ هم.. بذار یه دنیایی بسازیم که حتی تو ذهنِ خدا هم نگنجه! بیا خوب باشیم، که وقتی حتی خدا بهمون نگاه کنه، مبهوت خوبیِ ما بشه! مطمئن باش تو تنها نیستی! کسایی هنوز تو دنیا هستن که مثله مان! به این موضوعات فکر میکنن.. شایدم کم نباشن.. هیچ وقت خودتو نباز.. من و تو قوی تر از این حرفاییم! ما کسی نیستیم که با این زخما دردمون بگیره! پس دوستِ عزیزم، پایدار و استوار بریم بچسبیم به زندگی! امیدوارم شب و روزت خوب و شاد باشه!
الان ساعت 2 نصفه شبه! حرفایی که اول در مورد جهان زدم ممکنه فقط یه نظر احمقانه باشه (ممکنه هم نباشه) پس خیلی بهش فکر نکن!! قربونت خدانگهدارت :) بخند
سلام.
یکم دیر اومدم سال89کجاو سال94 کجا.منم خیلی وقته میخواستم همچین چیزیو بگم ولی نمیدونستم چطور بیانش کنم.اماانگار شما خیلی زودتر از اینا فهمیدیدو درک کردید.آخر یه روزی آدمایی مثه من به این واقعیت میرسن.اماوقتیم رسیدن کاری از دستشون جز سکوت بر نمیادنه میتونم خوش بین باشم نه واقع بین و نه قانع.شاید تو این مدت اشتباه از من بوده شایدم نمیدونم.ببخشید زیاد حرف زدم
خیلی قشنگ بود
سلام داستان ها تون رو خوندم خیلی خوب بودن هر چند یکم دیر پیدا کردم اینجا رو کاش بازم ادامه بدید نویسندگی رو از این داستانتون خیلی خوشم اومد چون حرفای دل منم هستن اینا من نمیخوام بمیرم فقط آرزو میکنم کاش هیچوقت به دنیا نمی اومدم واقعا به نظرم این که پدر مادر ها بچه دار میشن بزرگترین خودخواهیه ولی حالا غیر از این چرا تو ایران به دنیا اومدم آخه خدایا نمیشد حداقل یه جای بهتر به دنیا میومدم؟
هیییی این چن خط فکرای امسال منه مغزم داغون شد خدایا این چه گوریه به دنیا اومدیم هر چقدر سعی میکنم امید داشته باشم نمیشه همش ترس از اینده هیچکسی اون یکی را درک نمیکنه همش میگن اینجا که خوبه بترس شبیه سوریه و کره شمالی بشیم کاش جرات خودکشی داشتم خسته شدم
پستت دقیقا حرفای منه!
و بازم نمیتونم واسه هیچکدومش جواب قانع کننده ای پیدا کنم..(:
اینهایی که میگم نمی دونم درسته یا نه فقط نتیجه تفکرات خودمه از ادمین های سایت تقاضا میکنم این مطلب رو به نمایش بگزارند هرچند شاید مخالف نظر شخصیشون باشه ؛ بگزارید اگر من اشتباه میکنم سایر دوستان من را راهنمایی کنند :
متاسفانه این بیماری شهوت باعث تداوم نسل انسال شده و اکثر افرادی که بدنیا میان رنج میبرن خودشون هم نمیدونن که اخه چرا باید زندگی کنن ؛ اختیارشون رو دست احساسشون میزارن ؛ به هرچیزی که براشون لذت اور باشه جذب میشن ؛ ولی وقتی نمیتونن از زندگی لذت ببرن و رنج و عذاب بیشتر از لذت بشه ؛ از خودشون میپرسن که اخه برای چی دارم رنج میکشم ؟ که چی بشه ؛ بهتون قول میدم اگه ما هم مثل بعضیا هر لذتی رو میخواستیم می چشیدیم ؛ از زندگی خوشمون میومد ؛ دیگه اصلا دنبال دلیل زندگی نبودیم ؛ پس میتونم بگم کسایی که این رو میخون همه از زندگی لذت چندانی نمی برن و بیشتر دارن زجر میکشن ؛ خوب دوستان حق با شماست ؛ از دیدگاه من انسان ها دارای چیزی به نام روح نیستند در واقع همانطور که قطعات الکترونیکی توانایی پردازش دارند ؛ ذهن ما هم همین کار رو انجام میده اما به دلیل توانایی های فوق العاده ذهن انسان و وجود احساسات در آن و ... مردم خودشون رو حس میکنند و به همین خاطر احساس میکنند که روح دارند اما روزی علم به جایی میرسه که معمای مغز هم حل میشه و می فهمن که همه افکار ما نتیجه یه سری واکنش منطقی بین سلول های عصبیه طوری که میشه حرکت بعدی یک انسان رو پیش بینی کرد بدون اینکه خودش بفهمه ؛ همه این ها رو گفتم که بگم که ما مثل بغیه موجودات و حیوانات از ترکیب مقدار زیادی مولکول ساخته شدیم منتهی مغزمون خیلی پیشرفت کرده ولی در کل کاملا واضحه که همه موجودات اعضاشون مثل همه ؛ همشون مغر دارند ؛ قلب دارند و ... و این یعنی ما با هم تکامل پیدا کردیم ولی جهش های ژنیتیکی و هزاران اتفاق دیگر باعث شد مغز انسان خیلی بهتر از بغیه باشه ؛ دلیل زندگیمون شهوت پدر مادرمونه ؛ عیبی هم نمیشه گرفت اونها هم دنبال اندکی لذت در دنیا میگشتن ؛ دلیل اینکه ما اینجا بدنیا اومدیم و یا فرزند یه ادم فقیر به دنیا اومدیم هم اینه که شانسی بود ! یعنی واژه ای به نام " من " وجود نداره؛ هیچ مدیریتی هم بر به وجود اومدنش نمیشه چون به وجود اومدن هر انسان دست 2 تا انسان دیگست ؛ اون دوتا هم نمیتونن یک روح رو تولید کنن اونا فقط دارن 2 تا سلول رو به هم پیوند میدن و طبیعت تکامل یافته بشر بغیه کارو تا تولید انسان جدید انجام میده ؛ کلمه " من " فقط نمایان یه مغزه که شرایط اطراف خودشو درک میکنه و براش سواله که چرا شرایطش با بغیه فرق داره
سلام ؛ من یک برنامه نویس میکرو کنترلر(سخت افزار) هستم ؛ معمولا به ما میگن که ذهن منطقی خوبی داریم ؛ امیدوارم حرفام ذره ای از ناراحتی مون رو کم کنه
حدودا 1 سال بعد از پایان دبیرستان بیشتر اعتقاداتم در مورد خدایی که خودم ازش دفاع می کردم رو از دست دادم ؛ برای اثبات وجود خدا دلایل منطقی داشتم ولی برای اینکه ثابت کنم حکمت داره ؛ مهربونه یا دلسوزه ؛ ما رو خلق کرده و .. اصلا نمیشد دلایل منطقی بیارم ؛ از خودم پرسیدم که چرا به وجود اومدم و به جوابی رسیدم که شاید دوست نداشته باشید بشنوید اما حقیقته ؛ ما نتیجه شهوت پدر و مادرامونیم ؛ یکمی فکر کنیم ؛ هرکس هرچقدر بخواد می تونه انسان تولید کنه مثل یه کارخونه
من و تو در حقیقت یه ترکیب پیچیده از سلول ها هستیم نمیتونی بگی چرا فلان چیز اینجاست و یا مثلا بگی چرا فلان سلول فلان جاست ؛ در حقیقت نمیشه گفت که ما رو خدا خلق کرد و گذاشت تو این بدن و در این مکان ؛ ما اینجا هستیم چون منطقیه که اینجا باشیم مثل اینکه یه جسمو جا به جا کنیم و بعد بپرسیم چرا اینجاست ؟ چون وقایع قبل باعث شده تا اینجا باشه ؛ من و تو در حقیقت هیچ ارزش وجودی نداریم مثل چند تا مولکول که تو یه مکان هستند هستیم که یه شبکه عصبی پیچیده رو ساختند...
یه چیزی هم بگم شاید بعضیا سوال کنند تو این دوره زمونه که میشه رابطه ی جنسی برقرار کرد و بچه دار نشد ؛ پس چرا هنوز هم انسان بچه دار میشه ؟ خوب واضحه منظور من از کلمه شهوت در این متن تنها تمایل به برقراری رابطه جنسی نیست بلکه حس علاقه به داشتن فرزند هم یه نوع لذته که انسان دوست داره از ان بهره مند بشه
حالا پس قران و ادیان چی هستند ؟؟ جواب قطعی ندارم اما از کجا معلوم که همین دین اسلام از یه ذهن به شدت نابغه تولید نشده باشه؟ من تا چیزیو با چشمام نبینم و با اعضای بدنم حسشون نکنم ؛ باورشون نمیکنم ولی حرف هایی که این دین میزنه کاملا منطقیه ؛ اگه مردم بش عمل کنند اون موقع مردمی مهربون و دلسوز خواهیم داشت و اگه همه اینجوری باشند دیگه زندگی اینجوری نخواهد بود ... هرکسی میتونه دست بکنه تو جیب برادر دینیش پول برداره و خرج کنه ... مردم دیگران رو حتی از خوشدون هم بیتشر دوست داشته باشند و خود خواه نباشند
اگر واقعا خدا حکیم و عادل باشه ؛ اون موقع واسه چی ما رو تو این دنیای بی رحم خلق میکنه ؟ میخواد چی رو امتحان کنه ؟ خودش که میدونه نتیجه هر اتفاقی چیه ؛ خودش که میدونه مغر من با توجه به ساختارش چه تصمیمی خواهد گرفت پس از جون ما چی می خواد ؟ برای محبت کردن به یک انسان خیلی کارا میتونه بکنه ولی نمیکنه ؛ اصلا این ساختار رو طوری خلق کرده که بیشتر انسان های داخلش زجر بشکند ولی دلیلش رو نمیفهمم و بعد میان و میگن که اگه خدا فلان کار رو بکنه (مثلا اکه به کسی کمک کنه) نظام خلقت بهم میریزه موندم چطوری قبلنا به خاطر پیامبرا معجزه میکرده.
اطلاعات من بیشتر از یه انسان عادی تو این دور و زمونه نیست حرفایی که زدم از نظر خودم منطقیه و ممکنه کاملا نادرست باشه ؛ اگه بچه دار شدین فقط بش یاد بدید که مهربان و دلسوز باشه ؛ با داشتن دنیای پر از این ادم ها ؛ دیگه کسی دنبال دلیل زندگی نمیگرده چون زندگیش خیلی شیرینه
زندگی سخته واسم ...
ب جرم کار نکرده شدم بده کل عالم الان بجایی رسیدم ک دیگه کسیو ندام هییچ کس هیچ کس ینی حتی ی نفرم نیس دورم همه رفتن زندگی واسم دیگه معنی نداره
دارم فقط وفقط میگذرونم....
دیگه نیازی ب جهنم ندارم الان تو جهنمم
جایی ک نمیخوایش وبظور توشی و زندکی میکنی ینی جهنم
لازم ب آتیش نیس بدون آتیشم همین طوری سوزان هس...
کاش من جرعت داشتم بمیرم ولی ... نمیدونم من دیگه به خدا شک دارم.. کفر نیست فقط میگم که به اینکه منم میبنه شک دارم
من نمیدونم این زندگی آخرین زندگی هست یا زندگی دوباره وجود داره.
هر جور حساب کنی نمیشه از نظر دین آخرین زندگی و از نظر علم زندگی دوباره وجود داره خیلی گیج کنندس نمیدونی به کدوم حرف بسازی و هر چی هس اگه اولی درسته یعنی با این همه سختی دوباره باید بریم جایی که باز عذاب و سختی بکشیم یا دومی درسته و فرصتی داری که دوباره شروع کنی و زندگی بهتری بسازی من نمیدونم کدوم درسته و از شما توقع ندارم باور کنید و خدا میخواد ما رو با یک زندگی امتحان کنه.
ببخشید من زیاد چت دادم اما واقعا یک زندگی سخت پایانش با سختی نوشته میشه
دوستان من حرف زدم چون هنوز هیچ کس جوابش نمیدونه پس اگه به فکر خودکشی رو حرف من زیاد فکر نکن من فقط نظرم گفتم
اگه اطلاعات بیشتری خواستی سایت زیاده با تشکر از همه
من جرعتشو دارم فق دلم واسه مامانم میسوزه
واسع بابامم نمیسوزه چون اون بم گف تاریخ تولدتو گاییدم
فقط میخوام از خدا بپرسم دلیل خلقت انسان چی بوده. ایا خیلی بیکار بوده حوصلش سر رفته.
میگن گناه پدر و گردن بچه هاش نمیندازن
چرا ادم و حوا تو بهشتن و ما داریم تاوان کارای اشتباهشون و میدیم
پن اگه توی خارج بودم توی آمریکا جوری پول در میآوریم همه کف کنن حالا یکی مواد مگه اینجا دربیار باید بگم که با این وضع پیشه آقا اصلا من گوه خوردم توی ایران بدنی اومدموه خوردم گوه میخواهم کاردان بشم ولی وقتی همه چیز پولی باید معلم بشم به این میان ر.ی.د.ن توی آینده یک جوان پن مینویسم سینمای ایران رو تغییر بدم اصلا 3 چیز توی ایران مهم یکی پخ که من دارم بعدش پول و پارتی که ندارم تمام
خدای به قول حمید صفت الو خدا کجایی شما خیلی وقته پشت خطم ولی خطا قطعا واقعا خدا چرا وقتی آه و ناله مارو میبینه هیچ کاری نمونه باید صبر کنیم تا موقع مرگتون خدایا تو هم یکاری برا ما بکن فقط منو از ایران وردار ببر آمریکا خدا هم منو ورمیداره میزاره توی افغانستان
سلام دوستان
من در خانواده ای بسیار سنتی و معتقد بدنیا اومدم. بخاطر طرز فکری که با اون پرورش پیدا کرده بودم در 40 سال اول زندگی به همون روش زندگی می کردم . ولی بعدها افکارم دگرگون شد و سالها بدنبال پاسخ به این پرسشها بودم که در پیام گذاشتین . و پاسخش رو پیدا کردم . همه چیزهایی که به من یاد داده بودن به کناری گذاشتم و تنها چیزی که سر لوحه اعمال و افکارم بود این که بی دریغ مهربان باشم با پدر و مادر (که با افکار اشتباهشون باعث بوجود آمدن من شدن ) با خواهر و برادر و با دوستان و با هر موجود زنده ای که در اطرافم هستند . این کار موجب شد که احساس خوب بودن و مفید بودن بهم دست بده و از وجودم لذت ببرم. من با خوب بودن به دنبال بهشت و جهنم نیستم . من بدنبال احساس خوب هستم . زمانی که این حس رو با تمام وجودم حس کردم . تونستم موفقیت هایی که در دوران سردرگمی به دنبالش بودم خود بخود بدست بیارم بدون هیچ زحمتی . اینو باور کنین . من از رشد یک گیاه اونقد خوشحال میشم و لذت می برم که شاید بعضی ها بدنبال اون شادی در بدست آوردن هزاران دلار باشن . پس دوستان من بنظر بنده تنها راه رهایی از این افکار و گذراندن این محکومیت طولانی زندگی، این هست که بدون هیچ توقعی مهربان باشیم و محبتمون رو از هیج کس دریغ نکنیم
دقیقا نود و نه درصده مردم همچین فکرایی دارن
ولی هیچ جوابی براشون نیس
فقط باید فکر کرد و دید دوس داریم چجوری زندگی کنیم(که وقتیم فکر کنی نمیتونی اونجوری زندگی کنی)
بیشتر وقتا فکر میکنم که تویه یه بدنه اشتباهی متولد شدم
من عاشقه اینم‌که برم کشورایه مختلف رو بگردم
عاشقه اینم‌که سواره یه اسب بشم و از صب تا شب تویه جاده یا هر جایی اسب سواری کنم
دوس دارم برم چن وقت توی روستا زندگی‌کنم و چن وقت با اسکی موا و یک عالمه چیزایه دیگه
ولی این کسی که من هستم‌هیچ وقت نمیتونه اونجوری که میخواد زندگی کنه
برایه همین مدام فکر میکنم‌که چرا بدنیا اومدم؟
هدفی که ندارم یعنی اینجوری نیستم که بگم با تموم وجود میخوام دکتر یا نقاش بشم
با تموم وجود میخوام جهانگرد بشم ادمایه جدید و مکان های جدید ببینم و ازاد و رها باشم بدونه فکر کردن به این که من دخترم یا دختره کی هستم ولی به عنوانه کسی متولد شدم که باید توسن ۱۹تا۲۱ ازدواج کنم و اگه بگم الان نمیخوام ازدواج کنم و هدفم ازدواج نیس همه میگن تو دختری سنه ازدواجه دخترا اینه تو نمیتونی خودت انتخاب کنی کی ازدواج کنی
درواقع اون چیزی که باعث میشه دنیا برامون تاریک و سیاه و مزخرف شه اینه که یا نمیدونیم چجوری میخوایم زندگی کنیم یا اگرم بدونیم نمیتونم اونجوری زندگی کنیم
و دنیا برامون یه چیزه پوچ و حوصله سر بره
لزکما نیازی نیس همه انیشتن باشن و یه کاره بزرگ کنن فقط کافیه ببین چیا برات لذت بخشن
زندگی همینی که هست ما باید قوی تر شیم
سلام.دوستان میدونم زندگی خیلی سخت شده.علتش اینه که ما آدما خودمون زندگی رو برای خودمون سخت می کنیم نه اینکه خدا برامون سختش کرده باشه.من ازتون خواهش میکنم هرکسی که هستین با هر طرز فکری باهر اعتقاداتی، برای یک بار هم که شده وقت بزارین وترجمه قرآن رو با دقت بخونید!تو این کتاب میتونید جواب خیلی از سوالاتتون رو به صورت مستقیم و غیر مستقیم بگیرین.و خیلی هم اطلاعات جالبی داره.من خوندم که دارم میگم.ولی قبل از اینکه بخونید سعی کنید قلبتون رو از هرچی افکار و پیش زمینه راجع به خدا و قرآن و پیامبر داشتین پاک کنید و بی طرف باشید.نه اینکه با یه دل پر و طلبکارانه بخونید.باید مثل یه قاضی منصف باشین که قراره بین دو نفر که یکیشون طرفداره دین وخدا وقرآنه و دومی که از قرآن و دین و بیزاره قضاوت کنه.اگر تویه قاضی هم از دین وخداوقرآن متنفر باشی (بدون اینکه چیز زیادی ازشون بدونی)صددرصد طرف نفر دوم رو میگیری!حالا هرچقدرم نفر اول واست دلیل بیاره بازم قبول نمیکنی چون تو از اولم ازش نفرت داشتی!وقتی قرآن رو میخونید( که میدونم 90درصد مردم ایران حتی یه بارم قرآن رو تو عمرشون نخوندن،اون 10درصدی که میخونن هم فقط کلمات عربی قران رو به زور میخونن که خودشونم نمی دونن معنیش چیه فقط دلشون خوشه که قران خوندن!)فقط ترجمه اش رو بخونید چون شما فقط قراره محتوای این کتاب رو بدونید.
مرسی از مدیر عزیز این سایت که نظرم رو منتشر کرد.
بچه ها اگر میخواید با مفهوم آیات قرآن بیشتر آشنا بشید مناظره های " دکتر ذاکر نائیک"رو گوش بدین. نمی دونم اسمش رو تاحالا شنیدین یا نه ولی معلوماتش درمورد قرآن محشره و تونسته جواب بسیاری از شبهات و سوالات مسلمانان و غیر مسلمانان رو بده.حتما توصیه میکنم مناظره هاش رو تماشا کنید.توی کانال آپارات هست.توی یوتیوب هم کانال فارسی ای به اسم" رد شبهات ملحدین" هست که ترجمه تمام مناظراتش به زبان فارسی رو داره.ذاکر نائیک تونسته جواب خیلی از شبهات و شک و تردیدهای افراد رو بده؛ از اثبات وجود خدا بگیر تا توضیح اینکه چرا در اسلام حیوان را ذبح میکنن و...درضمن ایشون در اصل پزشک هستن ولی به خاطر علاقه به دین به این سمت کشیده شدن.تمام توضیحاتی که میده با عقل و منطق هست و از لحاظ علمی ثابت میکنه نه مثل خلیا با تعصب و احساسات و...خلاصه حرف دیگه ای ندارم فقط دوست دارم کمک کنم.خیلی ناراحت میشم وقتی میبینم یه نفر حرف از خودکشی میزنه
هعی
ب خدا حرف دل خودمو زدی دوس دارن خودکشی کنم ولی همچین ادمی نیستم
چون پشیمون میشه ادم خودکشی جرأت میخواد
همیشه هم خوبا زجر میکشن
لعنت به دین زوری، لعنت به جمهوری اسلامی، لعنت به این کشور که شده لونه ی قاتلها . که جووناش ما باشیم و وقتی بقیه دنیا رو میبینیم حسرت عمیق بخوریم. حتی اگه مهاجرت کنیم ، سالهای از بین رفته و خانواده و کلی خاطره رو کی پاسخگوئه؟ کاش فقط تو یه کشور جهان اولی به دنیا اومده بودم نه اینجا تو این جهنم. مخصوصا به عنوان یه دختر که انقد سطح فکر مردهای جامعه پایینه و کور و کرن. هیچکس وضعیت یه دختر ایرانی که به زور انگ مسلمون بودنو بهش زدن رو تو قرن ۲۱ درک نمیکنه
عزیزم اونی که میگی قرآن بخونید، حرفت کاملا منطقیه که میگی قرآن رو بی طرف بخونید. من خودم حتما میخوام بعد بیچارگیهام به وقت بذارم عین آدم بخونمش ببینم چی برداشت میکنم . منتها از نظر احساسی باید بهت بگم اصلا امکان پذیر نیست که بدون تنفر و گله و شکایت بخونم . چرا؟؟ خب چشماتو وا کن ببین تو کدوم کشور تو کدوم زمونه تو چه ینی هستیم و آیا واقعا این بک گراند تو رو به سمت این همه حس بدبینی نسبت به قرآن میرسونه یانه؟ پس خواهشا انتظار نداشته باش بتونیم مثل یه جوون سوئیسی که تو عمرش با مسلمونی ارتباط نداشته و واسه تحقیق کالجش میره راجع به اسلام تحقیق کنه با قضیه برخورد کنیم. متاسفانه کامنت اولتو دیسلایک کردم وبعد پشیمون شدم که دکمه گوه خوردن نداره این سایت
در ادامه باید بهت بگم وقتی کامنت دومتو خوندم ، مصمم دیسلایکت کردم چرا؟ شما همینکه اسم بذاری رو کسی که دنبال حقیقته و بهش بگی ملحد و پشت بندش لابد کلی دید منفی و... کافیه. چرا برچسب میزنین بهم؟ میفهمید همین برچسب زدن کافر، ملحد و مرتد و ... آدمها رو وارد گروهبندی های ترد شده ای می کنه که طرف مقابل بدون اینکه به صحبتش گوش بده بر مبنای چیزایی که تو صداسیما و آموزش های دینی اجباری دوران مدرسه یادگرفتیم ، طرف رو آدم بده فرض میکنیم و هی میخوایم ازش بدمون بیاد و بگیم وای هیولاییه.
آخه عقل داشته باشید ، تمام دونه هایی که این سیستم دینی به شدت نابکار زوری تو کودکی و نوجوونی تو ذهن ما کاشته( با تک تک کتاب های درسی حتی اندیشه و تفسیر های دانشگاهی ) با گفتن یه سری کلمات خاص مثل گناه، کافر، ملحد و چیزای دیگه مثل چنتا کد کامپیوتری فعال میشه.
خودتون برید دنبال تحقیق دین از منابع معتبر . نه منابعی که این نظام براتون نشر کرده. انگلیسیتونو قوی کنید ، انگلیسی سرچ کنید بخونید ببینم به کجا میرسیم.
با سلام
من تقریبا همه نظرات رو خوندم
سوال خودم هم بود و جواب این سوال که برای چی به دنیا اومدیم طوری که من درک کردم اینه که برای "تکامل"
شاید اگه نظرمو بخونید با خودتون بگید این به خاطر اینکه آدم مذهبی هستش داره اینجور نظر میده
اما همون طوری که دقدقه ذهن شما بوده دقدقه ذهن من هم بود و کتابای زیادی رو خوندم و مطالعاتی داشتم
به دنیا آمدن جزو اولین مراحل تکامل بشره
همون طور که انسان از بعد جسمی در ابتدا اسپرم و تخمک هست و به تدریج تبدیل به جنین و بعد از چند ماه به دنیا میاد و در طول زندگیش بدن و جسمش در حال تکامل هستش و در صورتی که غذای مناسب و شرایط مساعدی براش فراهم بشه، تقریبا در سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی بدنش کامل میشه
روح انسان هم نیاز به تکامل داره و این مراحل رو روح مثل جسم باید به تدریج طی کنه تا به کمال خودش برسه
که متاسفانه خیلی از ما انسانها بیشتر بدلیل "جهل" و عدم دانشی که داریم و یا حتی خیلی ها از سر لجاجت و یا راحت طلبی و یا با شعار آزادی و خیلی دلایل دیگه مسیر تکامل رو برعکس میریم یعنی به جای اینکه رو به بالا و به خداوند نزدیکتر بشیم با کارهایی که انجام میدیم ندانسته یا دانسته از خدا دورتر میشیم و رو به پایین و رو به سقوط حرکت میکنیم
نمیدونم با مفهوم "جهان بینی" آشنایی دارید یا نه ، بهرحال نوع نگرش انسان به دنیا و محیط پیرامونش و هدفش از زندگی در این جهان و اینکه در زندگی باید به دنبال چه چیزی باشه رو میشه تو جهان بینی افراد جستجو کرد ، بطور مثال اگه از افراد مختلف بپرسید هدفت از کار کردن چیه ؟ اصلا انسان چرا باید کار کنه؟ یکی هدفش از کار کردن رو صرفا پول در آوردن فقط برای رفع نیاز های شخصی خودش بدونه و به دیگران اصلا هیچ کاری نداره ، یکی دیگه پول در آوردن توآم با لذت بردن از کار ، یکی دیگه پول در آوردن توآم با لذت بردن از کار و کمک کردن به خانواده اش و دیگران و افراد نیازمند از لحاظ مادی و خوشحال کردن اونا و یکی هست علاوه بر همه اینا و میگه من هدفم از کار کردن در درجه اول ؛ رضایت خداوند و بعد مفید بودن برای خودم و جامعه و اطرافیانم و ساختن دنیایی بهتر، کمک به خانواده و نیازمندان و لذت بردن از نفس کار کردن و در درجه آخر رفع نیازهای شخصی خودم
شما داری فرصت رو به چشم یه تهدید میبینی!
به دنیا اومدن یه فرصته تا انسان خودشو به
کمال برسونه و فضیلت های اخلاقی رو تو خودش پرورش بده ، در واقع صفات الهی به خودش بگیره و هر چقدر میتونه به خداوند نزدیکتر شه ، صفاتی مانند بخشنده ، مهربان ، شکیبا ، رئوف و ...
من و شما قبل بدنیا اومدن اصلا وجود نداشتیم که بخوایم الان تو این بحث ها با هم گفتگو کنیم خداوند متعال از میون همه موجوداتی که خلق کرده من و شما رو به صورت انسان خلق کرده و این بزرگترین افتخار و امتیاز یک موجوده که تبدیل به انسان شه ، شما ناراحتی که چرا تبدیل به انسان شدی ، اگر به فرض مثال مورچه خلق میشدی چی؟!
من و شما یه بار بیشتر زندگی نمیکنیم پس بهتره بجای تلف کردن عمرمون با افکار پوچ به فکر پیشرفت معنوی و مادی باشیم
اینکه من و شما اعتقاد به خدا و زندگی بعد از مرگ داشته باشیم یا نه ، 2 حالت داره
1.حالت اول اینه که زندگی بعد از مرگ و بهشت و جهنم وجود داشته باشه که در این صورت اونی که معتقد بوده برد و سود کرده و اونی که معتقد نبوده زیان و ضرر
2.حالت دوم اینه که زندگی بعد از مرگ وجود نداشته باشه و وقتی انسان بمیره همه چی تموم میشه که در این صورت اونی که معتقد بوده و معتقد نبوده هر دوشون به هیچی نمیرسن نه سود میکنن نه ضرر
اینو میخوام بگم که لذتهای دنیا زود گذرن و موندگار نیستن پس کسی که معتقد بوده و ایمان داشته در هر دو صورت برد و سود کرده و ضرری متوجه اش نیست پس چرا به خاطر لذتهای زودگذر انسان ریسک کنه و زندگی و بهشت جاویدان رو از دست بده عذاب آخرت رو به جون بخره ، بنظرم حتی اگه 1% احتمال داشته باشه که زندگی بعد از مرگ و بهشت و جهنم وجود داشته باشه انسان عاقل ریسک و خطر نمیکنه
تازه انسان معتقد و غیر معتقد هر دو تقریبا به یه اندازه از لذتهای دنیا بهره میبرن ، به غیر از چند مورد از لذتهای که خداوند اونا رو حرام کرده ، اونم به خاطر ضررهایی که داره
مثلا همین مشروبات الکی که کبد و کلیه و خیلی از اندامای انسان رو به مرور زمان از بین میبره و وقتی انسان مست میشه ممکنه ناخواسته دست به هر کاری بزنه که دلیل حرام بودنش هم همین ضرراش هست.
ببخشید نظرم طولانی شد
سلام بانظرآقا علی خیلی موافقم.
وهمچنین اونی که میگه قرآن بخونید.
راستش خودم ناامیدم ولی حرف حق روپشت گوش نمی اندازم.
ساراخانوم شماخودت به خودت ایمان نداری مشکلتومیذاری پای اینکه توکدوم طرف کره زمین به دنیااومدی
خوب که چی؟؟
حتی جهان اولی هاهم خودشون جهان آخری بودن ولی به خاطرظاهرساختگیشون به این اسم ملقب شدند،فقطم ظاهری
چون پیشرفت هاشون همه به خاطرهمین جوان هایی هست که دلت به حالشون میسوزه وغصشونومیخوری
اونافقط برج هاشون زرق وبرق داره وهیچ بهشتی درکارنیست؟
چیش مثلاخوبه؟
توکه خودت انگلیسیت قویه،بزن درموردتجاوزات ورعایت حقوق مردم ومالیات وقوانینشون تحقیق کن
مشخصه هیچ تحقیقی نداشتی وچون اینقدرناامیدی ونسبت به همه چیز بدبینی،خیلی نامعقول فکرمیکنی
کسی هم به شماانگ مسلمون بودن نمیزنه،کسی که فکرمیکنه انسانیت مهم ترازمسلمانیت هست،بایدبدونه که انسانیت بدون درنظرگرفتن سخنان خدابه فرجام قشنگی نمیرسه
درسته که درجای جای دنیاهمه مردم ازبی کفایتی دولت شاکی هستندوماهم رنج خودمون رومیکشیم
امااینکه اون هاتنهابه دنبال این هستندکه برجهان حکومت کنندوتمام غنائم دیگرکشورهاراتصرف کنندودرآخرهم تعدادی ازانسان هارورنده بذادن وبقیه به روطبق منابع معتبری که ازحرف های خودشون گفته شده به کام مرگ ببرن وجمعیت7میلیاردی روبکنن۵۰۰میلیون نفر،انسانیت حالیشونه؟
ایناکه مثلا مسلمون نیستن؟؟
جواب این سوال چندکلمه اس
از خودشناسی به خداشناسی و رسیدن به کمال انسانیت.
ولی واقعا موافقم که بچه دار شدن فقط به این دلیل که دلت میخواد بچه داشته باشی یا مادرت بدون دیدن نوه اش از دنیا نره،واقعا اوج حماقت و جنایته.
دقیقا بچه دار شدن در ایران جنایت مطلقه حتی اگر وضع مالیت خوب باشه.
هزار مرض ناخواسته به ذهنش تزریق میشه و هزار درد از بیرون.
و فکر هم میکنی که مشکل این مملکت فقط گرونی و کاره و اگر بچت یه پارتی داره و بتونه هر روز برنج ایرانی بخوره پس خوشبخته!
از این جنس ابله کم نیستن.
حتی نمیدونن که تو این دوره کسی که انگلیسی بلد نباشه بی سواده و 12 یا 18 سال از عزیز ترین دوره عمر یک انسان رو میفرستن توی بی بازده ترین سیستم اموزشی گوسفندی!
اینو نمیگم که فکر کنیم طلبکار پدر و مادرمون هستیم نه
اونا هم قربانی هستن و از کار خودشون مطلقا خبری ندارن طفلکی ها.
اونا هم اگه نگاه کنید پدر و مادرایی به مراتب احمق تر و مغز پوسیده تر داشتن و خیلیا که دیگه اصن هفت تا هفت تا بچه می اوردن.
ولی خب اینکه والدین یا نسل قبل ما اشتباهی کردن به ما مربوط نیست.
فقط الانه که وجود داره و اگر توجه ما همش روی چیزای منفی باشه و چشممون رو باز نکنیم و دردِ آموختن و عبرت رو نکشیم،
نمیتونیم زندگیمون رو تغییر بدیم و چه بسا خودمون هم تو این بیابون داغون،بچه بیاریم و گند بزنیم به همه چیز!
نمیدونم واقعا خیلی سوال دارم بهرحال ما ک از عالم غیب چیزی نمیدونیم....
سال 1389؟الان سال1400 :) چقد زود میگذره:))
بنظر من هر چیزی که وجود داره (حالا در این دنیا هستش یا جای دیگه ای ) داره رنج میکشه.اما چیزی که وجود نداره هیچ چیزی حس نمی کنه و رنج واسش معنی نداره پس تنها راهی که واسه نجات داریم نابودی و عدم هستش اما بقول یکی از شعرا ((میدونی ما محکومیم به جاودانگی و ابدیت ، ادامه بده))
خانوم نرگس
یه طوری صحبت میکنی انگار ظاهر و باطن دو تا چیز جدا از هم هستن.
نه عزیز.ایرانیا هستن که همیشه ظاهر و باطنشون متفاوته و جداست.
معنویت و دنیا یعنی چی؟!
بعضیا جوری میگن معنویت انگار قطب مخالف دنیاست!
بعدشم شما اگه خیلی زرنگ هستی برو در مورد تجاوز در ایران تحقیق کن.
چون سخته نمیری که.
چون به شکل خبر پخته و آمار کلی، جلوت نمیزارنش که.باس خونه به خونه بری بپرسی که محاله 90 درصد قربانیان حقیقتو بگن.
فرق اینجا با غرب اینه که اینجا پدر و مادر یا برادر ترجیح میدن دخترشون که بهش تجاوز شده بمیره یا خودشون بکشنش ولی مثلا آبروشونو با شکایت کردن و پیگیری،به خطر نندازن....
به دنیا اومدن مااشتباه بوده مخصوصا بی اینده! محکومه به زندگی اجباریم!! مخصوصا تو دنیایی ک صاحب نداره!
فکر میکردم که فقط منم که در مورد این فکر میکنم اگر مایلید یک گروه تحقیقاتی برپا کنیم به تلگرامم@kurd_dalپیام بدین تا منم نظرمو بگم:
حرف نیست..
هرچی از بچگی بهمون گفتن دروغ بود الکی..
بنظرم خدا خودمونیم چرا؟؟؟
چون گفتن خدا درک میکنه .یعنی خدا گشنه میمونه تشنه میمونه.خسته میشه (بنظرم خدا خودمون هستیم چرا که چطور میشه خدا نزدیک رگ گردن باشه بعد هرچی صداش بزنی کاری نکنه )
شاید این حرف اخرم با همه اوکی نباشه
ولی خودمون اومدیم خودمون باعث شدیم بیایم
مثله یه جمله ی که ۱۰۰ بار مرور میکنی بد و خوب میکنی بعد می‌نویسیم یا sms میکنیم
۱۰۰۰ بار به خودمون فکر کردیم تا شدیم این
اگه هم بگیم با فکر خدا اومدیم..
نیازی نداشت به ما که بیایم
خودشو خسته کنه واسه بهشت جهنم ساختگی ..
چه سودی داره واسش ..
خدا خودمونیم
تو آیینه خدای زندگیتو ببین
بعضی اوقات وقتی تا خرخره تو گل گیر میکنم یه لحظه وایمیسم و میگم : لازمه انقد جون بکنم ؟ ینی نمیتونم تمومش کنم این زندگیو؟ واقعا برای چی دارم انقد خودمو به این ور و اونور میزنم؟
همه ی این دنیا و جهان جایی هست برای سختی کشیدن و هیچ وقت قرار نبوده جلی راحتی باشه کسی که این سوال که توی این تاپیک هست رو از خودش پرسیده باشه آگاه و بقیه که یکبار هم از خودشون چنین سوالاتی نپرسیده باشن یا به شما انگ کافر بودن بزنن مثل گاو و گوسفندایی هستن که فقط میدونن باید زنده بمونن در ضمن اون دو نفری که ادعا قرآن و دینشون میشد فقط ادعا دارن و معلومه هیییی چی از قرآن رو درک نکردن که کلاهشون پس معرکست و اگر این مدعیان اسلام و ادیان نبودن که دنیا گلستان میشد ولی مشکل اینه که مسلمان با ادعا زیاده ولی تعداد مومنان کمه، و در آخر اینکه حالا که محکومت به این زندگی شدیم بیایم با شادی زندگیش کنیم و دنیارو جای بهتری برای زندگی کنیم و دنیای بهتری رو به اون بدبختایی که بعد از ما بدنیا اومدن تحویل بدیم که لااقل اونا کمتر از ما زجر بکشم. به امید روزی که حقیقت عالم هستی مشخص شود؛ آمییییین
به دنیا اومدیم که زندگی کنیم.
خدا کسیه که زندگی رو به ما بخشید.
عشق یعنی زندگی کردن.
شاید دنیا به ما نیاز داشت که خدا ما رو خلق کرد.
هر جوری تو زندگی کنی آیندت همون جور میشه...
سلام دوست عزیز..نمیدونم الان چند سالته..کجای این جهانی..داری چیکار میکنی یا به جواب سوالات رسیدی یا نه..آخه الان سال 1401عه،از سال ۸9 تاحالا کلی اتفاق افتاده..زمانی که شما در حال تایپ این متن بودی من خیلی کوچیک بودم..اما همیشه از همون بچگی همین سوالات رو از خودم میپرسیدم..اینکه ما کجاییم؟از کجا اومدم؟ و به کجا میریم؟اصلا هدفمون از تنفس چیه؟میدونی که ما در واقع داریم خودمون رو با این جهان سازگار میکنیم..مثل حیوانات نیستیم که همه چی براشون فراهم باشه..ما داریم خودمون رو با این جهان وفق میدیم..ما واسه اینجا نیستیم..
این زنده بودنه که جرات مبخواد ن خودکشی
الان سال ۱۴۰۲ هست اونی که این تاپیکو زدی الان کجایی در چه حالی؟ هنوزم این سوالارو داری تو ذهنت؟
واسه منم سواله
میگم چرا مثلا تو تهران جای ثروتمند زندگی نمیکنم
و همش بی پولی زندگی مزخرف
به نظرم قبل از خلقت ادم
سوره ای که تو قران به نام توحید اومده
خدا باید از جنس اتش و گل شوهر داشت
و یک پسر و یک دختر
یا دو پسر و دو دختر
و شیطان هم که قبلش مسلمان بود بعد تغییر شکل داد اونم به همین روال ... و... حتی بقیه فرشته ها ...مذکر .مونث ... دو کله ای ...نسناس... نصف بدن.قد کوتاه.و...
حالا حامله وار
یا سه پسر سه دختر عدد 6 شیطان که اروم میشد حتی جن ها حتی ...
حتی درخت ها زن و شوهر
خدا زن هستش